چون خط تو گرد رخ گلرنگ از خواجوی کرمانی غزل 294

خواجوی کرمانی

آثار خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

چون خط تو گرد رخ گلرنگ بگیرد

1 چون خط تو گرد رخ گلرنگ بگیرد سرحد ختن خیل شه زنگ بگیرد

2 مگذار که رخسار تو کائینه حسنست از آه جگر سوختگان زنگ بگیرد

3 بی نرگس مخمور تو در مجلس مستان هر دم دلم از بادهٔ چون زنگ بگیرد

4 آهنگ شب از دیده من پرس که هر شب مرغ سحر از ناله‌ام آهنگ بگیرد

5 هر دم که شب آهنگ کند ز آتش مهرت دود دل من راه شباهنگ بگیرد

6 چون پرتو خورشید رخت بر قمر افتد از عکس رخت لاله و گل رنگ بگیرد

7 خون شد دلم از دست سر زلفت و کس نیست کانصافم از آن هندوی شبرنگ بگیرد

8 در پستهٔ تنگ تو سخن را نبود جای الا که درو هر سخنی تنگ بگیرد

9 خواجو ستم و جور و جفا در دل خوبان مانندهٔ نقشیست که در سنگ بگیرد

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر