چون ما بکفر زلف تو اقرار از خواجوی کرمانی غزل 681

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

چون ما بکفر زلف تو اقرار کرده‌ایم

1 چون ما بکفر زلف تو اقرار کرده‌ایم تسبیح و خرقه در سر زنار کرده‌ایم

2 خلوت نشین کوی خرابات گشته‌ایم تا خرقه رهن خانه خمار کرده‌ایم

3 شوریدگان حلقهٔ زنجیر عشق را انکار چون کنیم چو این کار کرده‌ایم

4 ما را اگر چه کس به پشیزی نمی‌خرد نقد روان فدای خریدار کرده‌ایم

5 از ما مپرس نکتهٔ معقول از آنکه ما پیوسته درس عشق تو تکرار کرده‌ایم

6 ادرار ما روان ز دل و دیده داده‌اند هردم که یاد اجری و ادرار کرده‌ایم

7 گر خواب ما به نرگس پرخواب بسته‌ای ما فتنه را بعهد تو بیدار کرده‌ایم

8 در راه مهر سایهٔ دیوار محرمست زان همچو سایه روی بدیوار کرده‌ایم

9 خواجو ز یار اگر طلب کام دل کنند ما کام دل فدای رخ یار کرده‌ایم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر