- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چون نیست هیچ مردی در عشق یار ما را سجاده زاهدان را درد و قمار ما را
2 جایی که جان مردان باشد چو گوی گردان آن نیست جای رندان با آن چکار ما را
3 گر ساقیان معنی با زاهدان نشینند می زاهدان ره را درد و خمار ما را
4 درمانش مخلصان را دردش شکستگان را شادیش مصلحان را غم یادگار ما را
5 ای مدعی کجایی تا ملک ما ببینی کز هرچه بود در ما برداشت یار ما را
6 آمد خطاب ذوقی از هاتف حقیقت کای خسته چون بیابی اندوه زار ما را
7 عطار اندرین ره اندوهگین فروشد زیرا که او تمام است انده گسار ما را