چون سیمبران روی به گلزار از عطار نیشابوری غزل 299

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

چون سیمبران روی به گلزار نهادند

1 چون سیمبران روی به گلزار نهادند گل را ز رخ چون گل خود خار نهادند

2 تا با رخ چون گل بگذشتند به گلزار نار از رخ گل در دل گلنار نهادند

3 در کار شدند و می چون زنگ کشیدند پس عاشق دلسوخته را کار نهادند

4 تلخی ز می لعل ببردند که می را تنگی ز لب لعل شکربار نهادند

5 ای ساقی گلرنگ درافکن می گلبوی کز گل کلهی بر سر گلزار نهادند

6 می‌نوش چو شنگرف به سرخی که گل تر طفلی است که در مهد چو زنگار نهادند

7 بوی جگر سوخته بشنو که چمن را گلهای جگر سوخته در بار نهادند

8 زان غرقهٔ خون گشت تن لاله که او را آن داغ سیه بر دل خون خوار نهادند

9 سوسن چو زبان داشت فروشد به خموشی در سینهٔ او گوهر اسرار نهادند

10 از بر بنیارد کس و از بحر نزاید آن در که درین خاطر عطار نهادند

عکس نوشته
کامنت
comment