- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چون غنچه صد دل پاره شد لب ناگشودن مشکل است با این پریشان خاطری مجموع بودن مشکل است
2 از غمزه چشم خوشت نتوان که دل باز آور دل صید شاین چون شود بازش ربودن مشکل است
3 پیش شهیدان غمت من چون بگویم عاشقم در زمره اهل هنر خود را ستودن مشکل است
4 همسایه ام گوید که کس همسایه عاشق مباد بس کز فغانم خلق را شبها غنودن مشکل است
5 اهلی، تو در معنی فزا صورت به حال خود بهل تن کاستن آسان بود جان را فزودن مشکل است
6 اهلی اگرچه رخت عدم از درت ببست دل را بیاد گار در آن کوی هشته است