- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خطت چون از سواد شب رقم زد صفحهٔ مه را بر او دیدم به مشکِ تر نوشته بارک الله را
2 چو ببریدی سر زلفینِ را امّید میدارم که نزدیک است هنگام سحر شبهای کوته را
3 مپرس از اهل صورت ماجرای عاشقی ای دل کز این معنی وقوفی نیست جز دلهای آگه را
4 اگرچه خویش را نرگس زاهل دید میدارد چو نیکو بنگری او هم به کوری میرود ره را
5 خیالی دوش از آن معنی ز تسبیح تو دم میزد که تعلیم سخن میکرد مرغانِ سحرگه را