1 چون کار دلم ز زلف او ماند گره بر هر رگ جان صد آرزو ماند گره
2 امید ز گریه بود، افسوس! افسوس! کان هم شب وصل در گلو ماند گره
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 دل از دنیا بردار و به خانه بنشین پست فرا بند در خانه به فلج و بپژاوند
1 اگر گل آرد بار آن رخان او، نه شگفت هر آینه چو همه میخورد گل آرد بار
2 به زلف کژ ولیکن به قد و قامت راست به تن درست ولیکن به چشمکان بیمار
1 وقت شبگیر بانگ نالهٔ زیر خوشتر آید به گوشم از تکبیر
2 زاری زیر و این مدار شگفت گر ز دشت اندر آورد نخجیر
1 هرکه نامخت ازگذشت روزگار نیز ناموزد ز هیچ آموزگار
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **