1 چونکه براخیه خر میر آخور عشوه هایش همه دروغی شد
2 ماست را کیسه کرد و کلک قضا بهر تاریخ گفت «دوغی شد»
1 کمال مرد بفضل است و مردمی و هنر بویژه آنکه مر او را بود نژاد و گهر
2 کر انژاد و گهر بوده بی کمال و ادب چو او را بهیچ نیرزد توأش بهیچ مخر
1 چو مرد گیرد بعد از رضا ره تسلیم مسلم است بر او خسروی هفت اقلیم
2 خلیل رحمن دیدی که از صنمخانه بسوی یزدان آمد همی بقلب سلیم
1 دی در هوای صحبت یاران غمگسار زی بوستان شدم بتماشای لاله زار
2 دیدم گل و بنفشه و نسرین و یاسمن پژمرده و نگون و پریشان و سوگوار