چون جغد بود از جلال الدین محمد مولوی غزل 618

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

چون جغد بود اصلش کی صورت باز آید

1 چون جغد بود اصلش کی صورت باز آید چون سیر خورد مردم کی بوی پیاز آید

2 چون افتد شیر نر از حمله حیز و غر وز زخمه کون خر کی بانگ نماز آید

3 پای تو شده کوچک از تنگی پاپوچک پا برکش ای کوچک تا پهن و دراز آید

4 بگشای به امیدی تو دیده جاویدی تا تابش خورشیدش از عرش فرازآید

5 چنگا تو سری برکن در حلقه سر اندر کن تو خویش تهیتر کن تا چنگ به ساز آید

عکس نوشته
کامنت
comment