-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چون ننالم که ز عشقم همه بیداد رسد بجز از ناله زارم که به فریاد رسد
2 صورت چین که به آرایش نقاش کسی است کی بزیبایی آن حسن خدا داد رسد
3 مرهمی نه بدل از خنده شیرین ورنه از ترشرویی شیرین چه بفرهاد رسد
4 شاخ طوبی نتواند به تو ایشیخ رسید چکند شاخ گیاهی که بشمشاد رسد
5 با غم روی تو آسوده و مجموع دلم آه گر زلف پریشان تو با باد رسد
6 آه من خاطر مجموع پریشان سازد دور باد آنکه بدان سرودل آزاد رسد
7 زهر چشمی بنما اهلی دلسوخته را تا بیک چشم زدن در عدم آباد رسد