جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

چون از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 817

غزل 817 ام از 6329 غزلیات

چون مرا جمعی خریدار آمدند

1 چون مرا جمعی خریدار آمدند کهنه دوزان جمله در کار آمدند

2 از ستیزه ریش را صابون زدند وز حسد ناشسته رخسار آمدند

3 همچو نغزان روز شیوه می‌کنند همچو چغزان شب به تکرار آمدند

4 شکر کز آواز من این خفتگان خواب را هشتند و بیدار آمدند

5 کاش بیداری برای حق بدی اینک بهر سیم و زر زار آمدند

6 چون شود بیمار از ایشان سرخ رو چون به زردی همچو دینار آمدند

7 خلق را پس چون رهانند از حسد کز حسد این قوم بیمار آمدند

8 در دل خلقند چون دیده منیر آن شهان کز بهر دیدار آمدند

9 همچو هفت استاره یک نور آمدند همچو پنج انگشت یک کار آمدند

10 تا نگردی ریش گاو مردمی سر به سر خود ریش و دستار آمدند

11 اهل دل خورشید و اهل گل غبار اهل دل گل اهل گل خار آمدند

12 غم مخور ای میر عالم زین گروه کاهل دل دل بخش و دلدار آمدند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چون مرا جمعی خریدار آمدند

شاعر شعر چون مرا جمعی خریدار آمدند چه کسی است ؟

شاعر شعر چون مرا جمعی خریدار آمدند جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر چون مرا جمعی خریدار آمدند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر چون مرا جمعی خریدار آمدند چیست ؟

قالب شعر چون مرا جمعی خریدار آمدند غزل است

مضمون اصلی شعر چون مرا جمعی خریدار آمدند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر