چون سنبل تو سلسله بر از خواجوی کرمانی غزل 244

خواجوی کرمانی

آثار خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

چون سنبل تو سلسله بر ارغوان نهاد

1 چون سنبل تو سلسله بر ارغوان نهاد آشوب در نهاد من ناتوان نهاد

2 چشمت بقصد کشتن من می‌کند کمین ورنی خدنگ غمزه چرا در کمان نهاد

3 هیچش بدست نیست که تا در میان نهد سری که داشت با تو کمر در میان نهاد

4 بر سرو کس نگفت که طوطی شکر شکست بر ماه کس ندید که زاغ آشیان نهاد

5 در تابم از دو سنبل هندوت کز چه روی سر برکنار نسترن و ارغوان نهاد

6 ای جان من جهان لطافت توئی ولیک دل بر وفای عهد جهان چون توان نهاد

7 زانرو که در جهان بجمالت نظیر نیست هر کس که دید روی تو سر در جهان نهاد

8 الفاظ من به لفظ تو شیرین ز شکرست گوئی لب تو هم شکر اندر دهان نهاد

9 خواجو چو نام لعل لبت راند بر زبان نامش زمانه طوطی شکر زبان نهاد

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر