قوی شد لاغر از گوشمال غم از واعظ قزوینی غزل 11

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

قوی شد لاغر از گوشمال غم ز بس ما را

1 قوی شد لاغر از گوشمال غم ز بس ما را برون افتاد چون چنگ از بدن تار نفس ما را

2 گلستانی که بی‌سرو قد رعنای او باشد خیابانش ز دلگیری بود چاک قفس ما را

3 چه با کوه غمت سازیم؟ کز بس ناتوانی‌ها ز پا می‌افگند هنگام برگشتن نفس ما را

4 به آیین تواضع داد از پشت خمم عادت بود از شیخ پیری حق این تعلیم بس ما را

5 نهنگ نیستی زین بحر پرشورش به کام خود کشد ماهی‌صفت هردم به قلاب نفس ما را

6 رهایی نیست دل را زین سهی‌قدان دگر واعظ ز هرسو کرده‌اند این نونهالان در قفس ما را

عکس نوشته
کامنت
comment