- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شد باز به دیدار سحر چشم جهانی بیدار نشد بخت عجب خواب گرانی
2 ما را خبر از محنت و اندوه زمانه وقت است که بی یاد تو باشیم زمانی
3 شک نیست که طفل ره ارباب طریق است پیری که نگفته است ارادت به جوانی
4 تا دیده چه نامحرمیی دید ز اشکم کز خانهٔ مردم به درش کرد روانی
5 کس را نبود مایهٔ قدر تو خیالی گر یار بگوید که سگ ماست فلانی