- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ببالید برسان سرو سهی همی تافت زو فر شاهنشهی
2 جهان جوی با فر جمشید بود به کردار تابنده خورشید بود
3 جهان را چو باران به بایستگی روان را چو دانش به شایستگی
4 به سر بر همی گشت گردان سپهر شده رام با آفریدون به مهر
5 همان گاو کش نام پرمایه بود ز گاوان ورا برترین پایه بود
6 ز مادر جدا شد چو طاؤس نر به هر موی بر تازه رنگی دگر
7 شده انجمن بر سرش بخردان ستارهشناسان و هم مؤبدان
8 که کس در جهان گاو چونان ندید نه از پیرسر کاردانان شنید
9 زمین کرد ضحاک پر گفتگوی به گرد جهان هم برین جستجوی
10 فریدون که بودش پدر آبتین شده تنگ بر آبتین بر زمین
11 گریزان و از خویشتن گشته سیر درآویخت ناگاه در کام شیر
12 از آن روزبانان ناپاک مرد تنی چند روزی بدو بازخورد