- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نفسی همدم ما باش که عالم نفسیست کان کسی نیست که هرلحظه دلش پیش کسیست
2 تو کجا صید من سوخته خرمن باشی که شنیدست عقابی که شکار مگسیست
3 نه من دلشده دارم هوس رویت و بس هر کرا هست سری در سر او هم هوسیست
4 از دل ما نشود یاد تو خالی نفسی حاصل از عمر گرانمایهٔ ما خود نفسیست
5 تو نه آنی که شوی یک نفس از چشمم دور کانکه او هر نفسی بر سر آبیست خسیست
6 دمبدم محترز از سیل سرشکم میباش زانکه هر قطرهئی از چشمهٔ چشمم ارسیست
7 چون گرفتار توام دام دگر حاجت نیست چه روی در پی مرغی که اسیر قفسیست
8 بت محمول مرا خواب ندانم چون برد زانکه در هر طرفش ناله و بانگ جرسیست
9 کمترین بنده درگاه تو گفتم خواجوست گفت گو بگذر از این در که مرا بنده یکیست