امشب که چراغ نظری چرب زبان از اهلی شیرازی غزل 872

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

امشب که چراغ نظری چرب زبان باش

1 امشب که چراغ نظری چرب زبان باش دل نرم کن ای شمع و مرا مرهم جان باش

2 حسنت بصفا بهتر از آن گشت که بودست زنهار که در حسن وفا هم به از آن باش

3 خواهی که سرافراز شوی در همه عالم چون سرو سهی راست دل و راست زبان باش

4 بیگانه شو از مردم و گر هم بتوانی چون مردم چشم از نظر خویش نهان باش

5 تعلیم فراغت دهم ایدل به دو حرفت عاشق شو و در سایه آن سرو روان باش

6 اکسیر مرادی که کند خاک زر سرخ گر میطلبی خاک ره پیر مغان باش

7 چون صید غزالان همه مجنون صفتانند اهلی پی خود گم کن و بی نام و نشان باش

عکس نوشته
کامنت
comment