امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی

آیتی از رحمت آمد، از امیرخسرو دهلوی غزل 1161

غزل 1161 ام از 2198 غزلیات

آیتی از رحمت آمد، گر چه سر تا پا تنش

1 آیتی از رحمت آمد، گر چه سر تا پا تنش هم دعایی می دهم از سوز دل پیرامنش

2 سوخت جان و شعله ای نامد برون در پیش او زانکه ترسم دل بسوزد ناگه از سوز منش

3 شمع را سوزد دل پروانه چون روشن نبود سوخت خود را و آتش خود کرد پیدا روشنش

4 بازویم طوق سگان کوی او بوده بسی حیف باشد کاین سفال آویزم اندر گردنش

5 وه که دامانش چرا گیرد ز خون چون منی؟ من که نپسندم سرشک خون خود پیرامنش

6 دل که با دامان یوسف چشم یعقوبی نداشت آن به خون خود، دروغی نیست بر پیراهنش

7 خاک می سازد تن خود خسرو اندر راه دوست تا شود گردی و بنشیند به روی دامنش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آیتی از رحمت آمد، گر چه سر تا پا تنش

شاعر شعر آیتی از رحمت آمد، گر چه سر تا پا تنش چه کسی است ؟

شاعر شعر آیتی از رحمت آمد، گر چه سر تا پا تنش امیرخسرو دهلوی می باشد.

شعر آیتی از رحمت آمد، گر چه سر تا پا تنش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر آیتی از رحمت آمد، گر چه سر تا پا تنش چیست ؟

قالب شعر آیتی از رحمت آمد، گر چه سر تا پا تنش غزل است

مضمون اصلی شعر آیتی از رحمت آمد، گر چه سر تا پا تنش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر