- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ایا امیر جوان بخت شاد زی که کنون امارت تو همی گشته با وزارت جفت
2 سروش غیب بهر بامداد مژده دهد ترا که دیده روشن به شام تیره نخفت
3 نوید این کرم خسروانه هر که شنید چو غنچه شد به تبسم چو برگ گل بشگفت
4 بآشکار و نهان لطف شاه با تو بود که چاکر در شاهی باشکار و نهفت
5 هماره کلک تو از شکر شاه شکر ریخت همیشه لعل تو در مدح شاه گوهر سفت
6 نه خاطر تو به غیر از هوای شه اندوخت نه از زبان تو کس غیر مدح شاه شنفت
7 بدان امارت شایان ملک اشارت کرد در این وزارت لایق فلک بشارت گفت
8 سپهر کیست که با دشمنت کند سازش ستاره کیست که با چاکرت توان آشفت
9 فلک به نار وفا نان دوستانت پخت قضا به باد اجل خان دشمنانت رفت