-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در وقت گل چو غنچه چرا دل فسردهای جامی بکش بشادی گل ورنه مردهای
2 ساقی شراب تلخ ترا خوشگوار نیست عیب نمیکنم که چو من خون نخوردهای
3 سر میزند اشعه نورت چو آفتاب از چشمهای پرده چه در زیر پردهای
4 گیرم که مدعی همه عالم ز رشک سوخت غم نیست چون تو در دل ما خانه کردهای
5 خرمن چو گل به باده ای سرو پیش یار در خاکدان دهر چرا پا فشردهای
6 اهلی چه عاشقی که نمیری ز درد عشق ناموس اهل عشق تو بیدرد بردهای