- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در عین عتاب از بر ما میگذری باز طوری عجب امروز بما مینگری باز
2 من بنده لطفت که بخشمم چه فروشی یک خنده وز دو جهانم بخری باز
3 چون آینه با همنفسان روی برویی وه کز نفس سوختگان بیخبری باز
4 ای مرغ بهشتی که بما انس گرفتی از طعن حسودان ز کف ما نپری باز
5 آه از تو پریزداه که گر میروی از چشم تا من مژه برهم زده ام در نظری باز
6 اهلی بخرابات مغان هرچه ببازی گر صبر کنی هم ز خرابات بری باز
7 در گلشن وصل تو چه کم گردد اگر من جان تازه کنم همچو نسیم سحری باز