در عین عتاب از بر ما میگذری از اهلی شیرازی غزل 851

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

در عین عتاب از بر ما میگذری باز

1 در عین عتاب از بر ما میگذری باز طوری عجب امروز بما مینگری باز

2 من بنده لطفت که بخشمم چه فروشی یک خنده وز دو جهانم بخری باز

3 چون آینه با همنفسان روی برویی وه کز نفس سوختگان بیخبری باز

4 ای مرغ بهشتی که بما انس گرفتی از طعن حسودان ز کف ما نپری باز

5 آه از تو پریزداه که گر میروی از چشم تا من مژه برهم زده ام در نظری باز

6 اهلی بخرابات مغان هرچه ببازی گر صبر کنی هم ز خرابات بری باز

7 در گلشن وصل تو چه کم گردد اگر من جان تازه کنم همچو نسیم سحری باز

عکس نوشته
کامنت
comment