-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 درآ در مجلس رندان ببین این ذوق مستانه رهاکن گوشهٔ خلوت بیا در کنج میخانه
2 طلب کن عشق سرمستی که او ساقی یارانست چه میجوئی ز عقل آخر که حیرانست و دیوانه
3 خیال عقل و عشق او هوای ذره و خورشید کمال علم و وصل او حدیث شمع و پروانه
4 مرید پیر خمّارم خم میخانه می نوشم به نزد من چو من رندی چه باشد جام پیمانه
5 دوای دردمندان را ز گنج کنج دل می جو که درد عشق او گنجست و دل کنجیست ویرانه
6 در میخانه را بگشا صلا دادیم رندان را خراباتست و مطرب عشق و ساقی مست و جانانه
7 بیا ای ساقی رندان که دور نعمت الله است حریفانند می گردان زهی بزم ملوکانه