درآ در مجلس رندان از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1401

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

درآ در مجلس رندان ببین این ذوق مستانه

1 درآ در مجلس رندان ببین این ذوق مستانه رهاکن گوشهٔ خلوت بیا در کنج میخانه

2 طلب کن عشق سرمستی که او ساقی یارانست چه میجوئی ز عقل آخر که حیرانست و دیوانه

3 خیال عقل و عشق او هوای ذره و خورشید کمال علم و وصل او حدیث شمع و پروانه

4 مرید پیر خمّارم خم میخانه می نوشم به نزد من چو من رندی چه باشد جام پیمانه

5 دوای دردمندان را ز گنج کنج دل می جو که درد عشق او گنجست و دل کنجیست ویرانه

6 در میخانه را بگشا صلا دادیم رندان را خراباتست و مطرب عشق و ساقی مست و جانانه

7 بیا ای ساقی رندان که دور نعمت الله است حریفانند می گردان زهی بزم ملوکانه

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر