آخر از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2802

1 آخر ای دلبر تو ما را می‌نجویی اندکی آخر ای ساقی ز غم ما را نشویی اندکی

2 آخر ای مطرب نگویی قصه دلدار ما گر نگویی بیشتر آخر بگویی اندکی

3 گر بدی گفتند از من من نگفتم بد تو را این قدر گفتم که یارا تنگ خویی اندکی

4 در جمال و حسن و خوبی در جهانت یار نیست شکرستانی ولیکن ترش رویی اندکی

5 این غزل را بین که خون آلود از خون دل است بوی خون دل بیابی گر ببویی اندکی