- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آستان یار و آن گه خون من شاد باش، ای طالع میمون من
2 باده خواهی خورد، روشن شد مزاج چون چنین شد بار اول خون من
3 بوالعجب کاری ست، من مشغول جان وان رقیبت در چرا و چون من
4 کاری افتاده ست با شبها مرا تو بخسپ، ای بخت دیگرگون من
5 کشتی و بازم رهایی شد ز هجر دیر زی درد درون افزون من
6 خون دل از دامن، ای دیده، مشوی یادگارست این ازان مجنون من
7 شعر خسرو مایه دیوانگیست تا نیاموزد کسی افسون من