تا زنده است دل، نیست لذت پذیر از واعظ قزوینی غزل 3

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

تا زنده است دل، نیست لذت پذیر دنیا

1 تا زنده است دل، نیست لذت پذیر دنیا کی میشود نمک سود، ماهی ز شور دریا؟!

2 چون سایه، چند افتی در پای قصر و ایوان؟ بردار دست از شهر، بگذار سر بصحرا

3 با سوز عشق باشد، روشن طریق مقصد آتش بلد نخواهد هرگز براه بالا

4 با کوچکان بیامیز تا روشناس گردی گرچه جلی بود خط، بی نقطه نیست خوانا

5 ای نوجوان مکش سر، از پندهای واعظ از اره زخمها خورد، تا شد نهال رعنا

عکس نوشته
کامنت
comment