- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا زنده است دل، نیست لذت پذیر دنیا کی میشود نمک سود، ماهی ز شور دریا؟!
2 چون سایه، چند افتی در پای قصر و ایوان؟ بردار دست از شهر، بگذار سر بصحرا
3 با سوز عشق باشد، روشن طریق مقصد آتش بلد نخواهد هرگز براه بالا
4 با کوچکان بیامیز تا روشناس گردی گرچه جلی بود خط، بی نقطه نیست خوانا
5 ای نوجوان مکش سر، از پندهای واعظ از اره زخمها خورد، تا شد نهال رعنا