عارف اگرچه بی‌غم دل دم از واعظ قزوینی غزل 309

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

عارف اگرچه بی‌غم دل دم نمی‌زند

1 عارف اگرچه بی‌غم دل دم نمی‌زند هردم چه خنده‌ها که به عالم نمی‌زند

2 در خامشی بگیر سبق از کتاب، کو با صد لب و هزار سخن دم نمی‌زند

3 آگه شود اگر ز مکافات ضرب و زور من بعد شاه سکه به درهم نمی‌زند

4 آن را که خواب مرگ بود در نظر مدام چون شمع تا سحر مژه بر هم نمی‌زند

5 آید سخا ز مردم درویش بیشتر چینی چو کوزه‌های گلین نم نمی‌زند

6 ای شمع، زیر چرخ چه اظهار خوشدلی است؟ کس گل به سر به محفل ماتم نمی‌زند!

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر