- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عارفی کو بُود ز آل عبا خواه گو خرقه پوش و خواه قبا
2 جان معنی طلب نه صورت تن تن بی جان چه می کند دانا
3 باده می نوش و جام را می بین تا تن و جان تو بود زیبا
4 گرچه حق ظاهر است کی بیند دیدهٔ دردمند نابینا
5 احمق است آنکه ما و حق گوید مرد عاشق نگوید این حاشا
6 یک وجود است و صد هزار صفت به وجود است این دوئی یکتا
7 می وحدت ز جام کثرت نوش نیک دریاب این سخن جانا
8 ما و کعبه حکایتی است غریب رند سرمست و جنت المأوا
9 بر در دیر تکیه گاه من است گر مرا طالبی بیا آنجا
10 قطره و بحر و موج و جو آبند هر چه خواهی بجو ولی از ما
11 نعمت الله را به دست آور با خدا باش با خدا خدا