-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر زمان خاطر مرا شکنی عهد بندی و باز واشکنی
2 مشکن آن زلف پرشکن که دلم بشکند چون تو زلف را شکنی
3 مهر مهرت نهاده ام بر دل حیف باشد که از جفا شکنی
4 ما به عهدت درست جانبازیم گرچه تو قول و عهد ما شکنی
5 چون مراد تو دل شکستن ماست دل به تو داده ایم تا شکنی
6 سر ما آستانهٔ در تو گر به صد پاره بارها شکنی
7 نعمت الله شکستهٔ عشق است بیگناهی دلش چرا شکنی