- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر که فکر از برق آه عاشق مسکین کند تکیه کی بر بیستون چون صورت شیرین کند
2 گر ز ناکامی بپای شمع خود پروانه سوخت کام او این بس که شمعش گریه بر بالین کند
3 کی دعا فریادرس گردد چو دشمن گشت دوست گر دعا گوید مسیح و جبرییل آمین کند
4 باز میخواهد که گردد مهربان با ما ولی چرخ بد مهر از حسد مشکل که ترک کین کند
5 راست میگوید که حدم نیست وصل اما چه شد گر به پیغام دروغی خاطرم تسکین کند
6 دعوی معجز کند همچون مسیحا شیخ شهر گر حدیثی از لب او مرده را تلقین کند
7 وصف رخسار بتان نازکتر از اهلی که کرد؟ بلبلی باید که وصف لاله و نسرین کند