- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر خبر کز سرکشی گوید صبا سرو قدّت می رباید از هوا
2 سرو تا شد بندهٔ نخل قدت می برآید گرد باغ آزاد پا
3 زد بنفشه با خطِ سبز تو لاف زان زبانش را کشیدند از قفا
4 دی به دشنامی سگِ کوی توام در چه کاری گفت گفتم در دعا
5 بر درِ دل دوش در می زد یکی کیست پرسیدم غمت گفت آشنا
6 سایل اشک خیالی را ز روی چند رانی نیست آخر روی ما