هر شمع جمالی که بر افروخته از اهلی شیرازی غزل 729

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

هر شمع جمالی که بر افروخته باشد

1 هر شمع جمالی که بر افروخته باشد پروانه او جان من سوخته باشد

2 چشم از تو که پوشد مگر آن طفل که چون زاد از مادر ایام نظر دوخته باشد

3 خواهد به نثار قدمت دیده من ریخت لعلی که بخون جگر اندوخته باشد

4 میخانه ما کعبه فیض است کز آنجا صد تیره درون شمع دل افروخته باشد

5 در مهر و وفا حاجت آموختنش نیست اهلی که وفا از ازل آموخته باشد

عکس نوشته
کامنت
comment