- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن ستی گوید ورا که پیش ازین من چو تو بودم ز اجزای زمین
2 چون بنوشیدم جهاد آذری پس پذیرا گشتم و اندر خوری
3 مدتی جوشیدهام اندر زمن مدتی دیگر درون دیگ تن
4 زین دو جوشش قوت حسها شدم روح گشتم پس ترا استا شدم
5 در جمادی گفتمی زان میدوی تا شوی علم و صفات معنوی
6 چون شدم من روح پس بار دگر جوش دیگر کن ز حیوانی گذر
7 از خدا میخواه تا زین نکتهها در نلغزی و رسی در منتها
8 زانک از قرآن بسی گمره شدند زان رسن قومی درون چه شدند
9 مر رسن را نیست جرمی ای عنود چون ترا سودای سربالا نبود