- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آنکو شناخت گردش خورشید و ماه را جوید برای خفتن خود خوابگاه را
2 از عین اعتبار ببینم به گلرخت زیرا قیاس نیست درازی راه را
3 ای سرفراز، تیغ اجل در قفا رسید سر راست دار، کج چه نهادی کلاه را
4 مردم همه نگون شده جستند زیر خاک قامت ازان نکوست سپهر دو تاه را
5 چون رستن گیاه ز خونهای مردم است من خون دهم ز مردم دیده گیاه را
6 من ماه را طلوع نخواهم به خاک، از آنک گم کرده ام به خاک رخی همچو ماه را
7 خسرو چو بخت خویش جهان را کند سیاه راه ار برون دهد ز جگر دود آه را