پیش اغیار آن پریرخ تا دو از اهلی شیرازی غزل 761

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

پیش اغیار آن پریرخ تا دو سنبل شانه کرد

1 پیش اغیار آن پریرخ تا دو سنبل شانه کرد هردو عالم را پریشان بر دل دیوانه کرد

2 روی و مویش فتنه اما چشم او مردم کش است با شهیدان هرچه کرد آن نرگس مستانه کرد

3 نام من از گوشه گیری گم چو مجنون گشته بود آهوی آن چشم بازم در جهان افسانه کرد

4 کعبه جانها دل من از صفای سینه بود بت پرستی های من این کعبه را بتخانه کرد

5 گنج اگر یابد کسی معمور گردد خانه اش گنج عشق او هزاران خانه را ویرانه کرد

6 پیش ازین اهلی چنین مجنون صفت بیخود نبود با پری کرد آشنایی وز خرد بیگانه کرد

7 اهلی از سروقدان سبزه صفت خرم بود آخرش سوخته برق ستم گردون کرد

عکس نوشته
کامنت
comment