- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چشمی که به نور عشق بیناست بیناست همیشه از چپ و راست
2 دیده نگران دیدهٔ اوست این خرقه که نور دیدهٔ ماست
3 ما در غم هجر یار واصل جان تشنه و دل غریق دریاست
4 عشقست که در بطون کس نیست عشقست که از ظهور پیداست
5 امروز کسی که مست عشقست فارغ ز خمار دی و فرداست
6 خورشید جمال او برآمد از دیده خیال سایه برخاست
7 دیدیم چنانکه دیدنی بود داند سخنم هر آنکه داناست
8 در آینه روی خویش بیند هر دیده که او به خویش بیناست
9 ای یار رموز نعمت الله پنهان چه کنیم چون که پیداست