- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای میان تو چو یک موی و دهان یکسر موی نتوان دیدن از آن موی میان یک سر موی
2 بیمیان و دهن تنگ تو از پیکر و دل زین ندارم به جز از موئی وزان یک سر موی
3 ناوک چشم تو گر موی شکافد شاید کابروت فرق ندارد ز کمان یک سر موی
4 تو بهنگام سخن گر نشوی موی شکاف کس نیابد ز دهان تو نشان یک سر موی
5 ور نیاید دهنت در نظر ای جان جهان نکنم میل سوی جان و جهان یک سر موی
6 تاب تیر تو ندارم که ندارد فرقی ناوک غمزهات از نوک سنان یک سر موی
7 زاهد صومعه در حلقهٔ زنار شود گر شود از سر زلف تو عیان یک سر موی
8 نکشد این دل دیوانه سودائی من سر از آن سلسله مشک فشان یک سر موی
9 خواجو ار زانکه بهر موی زبانی گردد نکند از غم عشق تو بیان یک سر موی