-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گمراه شدم، ره سوی جانان ز که پرسم؟ وز هجر بمردم، خبر جان ز که پرسم؟
2 از سرزنش مرده دلان جان به لب آمد داروی دل زار پریشان ز که پرسم؟
3 خواب اجلم در سر و من مست خیالت تعبیر چنین خواب پریشان ز که پرسم؟
4 کشت آن لب سر سبز مرا، گو ز من او را کای خضر، ره چشمه حیوان ز که پرسم؟
5 ای رایت حسن تو روان کشتن عشاق در آدمیان فتوی قربان ز که پرسم؟
6 یک درد تو گردد دو، گرم زانکه نپرسی این درد که را گویم و درمان ز که پرسم؟
7 برد از دل من نقش بتان سحر دو چشمت سحری که تو از دل بروی آن ز که پرسم؟
8 خواهم که کشم پیش دو بادام تو خود را سلطان دو به یک مرتبه، فرمان ز که پرسم؟
9 دادند نشان دل خسرو سوی چشمت مست است چو آن نرگس فتان، ز که پرسم؟