گرچه در عشق تو جان درباختیم از عطار نیشابوری غزل 594

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

گرچه در عشق تو جان درباختیم

1 گرچه در عشق تو جان درباختیم قیمت سودای تو نشناختیم

2 سالها بر مرکب فکرت مدام در ره سودای تو می‌باختیم

3 خود تو در دل بودی و ما از غرور یک نفس با تو نمی‌پرداختیم

4 چون بگستردی بساط داوری پیش عشقت جان و دل درباختیم

5 بر دوعالم سرفرازی یافتیم تا به سودای تو سر بفراختیم

6 آتش عشقت درآمد گرد دل ما چو شمع از تف آن بگداختیم

7 بر امید وصل تو پروانه‌وار خویشتن در آتشت انداختیم

8 گاه چون پروانه‌ای می‌سوختیم گاه با آن سوختن می‌ساختیم

9 همچو عطار از جهان بردیم دست تا نوای درد تو بنواختیم

عکس نوشته
کامنت
comment