- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ما گرچه گداییم وفا در خور ما نیست حیف است که یاری چو ترا هیچ وفا نیست
2 صاف می عشرت همه را داد وصالت چون دور من آمد بجز از درد جفا نیست
3 هرچند به خشمی مکشم تیر خود از دل بگذار که آزار دل خسته روا نیست
4 عمرم همه در تیرگی هجر به سر رفت داد از شب هجر تو مگر روز جزا نیست
5 ذرات جهان مهر رخ خوب تو دارند این پرتو خورشید جهان تاب کجا نیست
6 تنها نه ترا نیست سر کشته محنت فتراک ترا هم سر این بی سر و پا نیست
7 هر سگ که درآمد به سر کوی تو جا کرد اهلی است که تورا به سر کوی تو جانیست