گرچه هردم سیل اشک ما از خیالی بخارایی غزل 215

خیالی بخارایی

آثار خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

گرچه هردم سیل اشک ما به دریا می‌رود

1 گرچه هردم سیل اشک ما به دریا می‌رود خوشدلم از جانب او هرچه بر ما می‌رود

2 گفتمش ای دیده این گوهرفشانی تا به کی گفت می‌رانیم در ایّام او تا می‌رود

3 سرو قدّا بر حذر باش و خرامان کم خرام کز غمت فریاد مشتاقان به بالا می‌رود

4 باغبانا صحبت گل را غنیمت دان که او بعد سالی آمده‌ست امروز و فردا می‌رود

5 با تو از هستی خیالی را سری مانده‌ست و بس وآن هم از دست غمت یک روز در پا می‌رود

عکس نوشته
کامنت
comment