اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

اهلی شیرازی
اهلی شیرازی

گرچه در غارت جان است دو از اهلی شیرازی غزل 137

غزل 137 ام از 2632 غزلیات

گرچه در غارت جان است دو چشم سیهت

1 گرچه در غارت جان است دو چشم سیهت سر آن چشم سیه گردم و روی چو مهت

2 حاجت صور و دم عیسی مریم نبود مرده را زنده کند بار دگر یک نگهت

3 تویی آن ماه که خورشید بود بنده تو بلکه خواهد که شود سایه صفت خاک رهت

4 بکه نالیم ز بیداد تو؟ کز سایه حسن حلق در گوش بود چون مه نو پادشهت

5 طعنه بر ما چه زنی ای ملک از عرش، بترس تا نه از زهره جبینی فکند دل به چهت

6 اهلی از خاک در دوست مشو دور که تو بنده پیری و جز دوست که دارد نگهت

7 جایی که نقش هستی خود شسته ایم ما اهلی سرشک لعل تو و رویی زرد چیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گرچه در غارت جان است دو چشم سیهت

شاعر شعر گرچه در غارت جان است دو چشم سیهت چه کسی است ؟

شاعر شعر گرچه در غارت جان است دو چشم سیهت اهلی شیرازی می باشد.

شعر گرچه در غارت جان است دو چشم سیهت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر گرچه در غارت جان است دو چشم سیهت چیست ؟

قالب شعر گرچه در غارت جان است دو چشم سیهت غزل است

مضمون اصلی شعر گرچه در غارت جان است دو چشم سیهت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ است.