- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هرچند که دیدم همه جور و ستم از تو بازآ که گناه از من و لطف و کرم از تو
2 پیش آ قدمی تا بسپارم بتو جان را جان باختن از جانب من یک قدم از تو
3 خورشید جهانی تو و ما سوخته حالان آن ذره، که داریم وجود از عدم تو
4 هرگز بجز از شکر عطای تو نگفتیم با آنکه هزاران گله داریم هم از تو
5 گر تشنه لبی را بدهی جرعه آبی دریای حیاتی، نشود هیچ کم از تو
6 اهلی غم خود خور که بتانرا غم کس نیست گر کشته شوی نیز کسی را چه غم از تو
7 اهلی از آه تهی جز روی زردی نیستش پیش روی گلرخان باشد چه روی زرد او