1 همه عالم تو را و او ما را طلب او کن و بجو ما را
2 سر زلفش به دست ما افتاد می نمایند مو به مو ما را
3 غرق بحریم تا نپنداری تشنه جویای آب جو ما را
4 ما خراباتیان سر مستیم جام می آن تو سبو ما را
5 نعمت الله رند سرمست است می کشد باز سو به سو ما را
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 بی اسم کسی درک مسما نکند نام ار نبود تمیز اشیا نکند
2 عقل ار چه مصفی و مزکی باشد ادراک اله جز به اسما نکند
1 نعمتاللّه را طلب کن از خدا ذوق او از طالب قابل طلب
1 رندان باده نوش که با جام همدند واقف ز سِر عالم و از حال آدمند
2 حقند اگر چه خلق نمایند خلق را بحرند اگر چه در نظر ما چو شبنمند
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به