همه صیدها از جلال الدین محمد مولوی غزل 1085

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

همه صیدها بکردی هله میر بار دیگر

1 همه صیدها بکردی هله میر بار دیگر سگ خویش را رها کن که کند شکار دیگر

2 همه غوطه‌ها بخوردی همه کارها بکردی منشین ز پای یک دم که بماند کار دیگر

3 همه نقدها شمردی به وکیل درسپردی بشنو از این محاسب عدد و شمار دیگر

4 تو بسی سمن بران را به کنار درگرفتی نفسی کنار بگشا بنگر کنار دیگر

5 خنک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر

6 تو به مرگ و زندگانی هله تا جز او ندانی نه چو روسپی که هر شب کشد او بیار دیگر

7 نظرش به سوی هر کس به مثال چشم نرگس بودش ز هر حریفی طرب و خمار دیگر

8 همه عمر خوار باشد چو بر دو یار باشد هله تا تو رو نیاری سوی پشت دار دیگر

9 که اگر بتان چنین‌اند ز شه تو خوشه چینند نبدست مرغ جان را به جز او مطار دیگر

عکس نوشته
کامنت
comment