امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی

همه شب با دل خود نقش از امیرخسرو دهلوی غزل 1248

غزل 1248 ام از 2198 غزلیات

همه شب با دل خود نقش آن دلدار بربندم

1 همه شب با دل خود نقش آن دلدار بربندم مگر ممکن بود کاین دیده بیدار بربندم

2 جگر از عاشقی خون گشت و کن زینم نمی بایست معاذالله کاین تهمت به زلف یار بربندم

3 مژه در چشم من شد خار و خواب از دیده رفت، اکنون مگر کاین رخنه پر فتنه را از خار بربندم

4 جهانی بی دوست نتوان دید، بنشینم به کنج غم به روی خود در این کلبه خونخوار بربندم

5 مگو یاران دیگر ای که جانی و آب و گل خوبان چگونه دل ز جان در صورت دیوار بربندم

6 غمت گفتم برون ندهم، گشادی چشم از حسرت فرو بستی لبم بی آنکه من گفتار بربندم

7 غباری یادگارم ده ز کوی خود که می خواهم کزین جا در غریبستان عقبی بار بندم

8 تو خود را گر نمی دانی مسلمان، گو بدان باری مرا نزدیک شد کز دست تو زنار بربندم

9 سر زلفی کز او دیوانه شد خسرو به دستم مده که تا زان رشته دست عقل دعوی دار بربندم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر همه شب با دل خود نقش آن دلدار بربندم

شاعر شعر همه شب با دل خود نقش آن دلدار بربندم چه کسی است ؟

شاعر شعر همه شب با دل خود نقش آن دلدار بربندم امیرخسرو دهلوی می باشد.

شعر همه شب با دل خود نقش آن دلدار بربندم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر همه شب با دل خود نقش آن دلدار بربندم چیست ؟

قالب شعر همه شب با دل خود نقش آن دلدار بربندم غزل است

مضمون اصلی شعر همه شب با دل خود نقش آن دلدار بربندم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر