- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یاران همه مست و خبر از خویش ندارند پروای خمار من درویش ندارند
2 جان کندن فرهاد چه دانند که چون است آنها که چو من کوه غمی پیش ندارند
3 درد دل خود با که بگوییم که یاران با ما بجز از سرزنشی بیش ندارند
4 یوسف نکند یاد ز یعقوب که خوبان بیگانه نهادند و غم خویش ندارند
5 حق نمک خنده شیرین نشناسند کافر نمکانی که دل ریش ندارند
6 با نوش لبان خرمگسانند رقیبان اهلی مطلب نوش که جز نیش ندارند