امیر معزی نیشابوری

امیر معزی نیشابوری

امیر معزی نیشابوری
امیر معزی نیشابوری

عالم چو بوی عافیت از امیر معزی نیشابوری قصیده 81

قصیده 81 ام از 742 قصاید

عالم چو بوی عافیت شهریار یافت

1 عالم چو بوی عافیت شهریار یافت بشکفت پیش از آنکه نسیم بهار یافت

2 بر خلق شد خجسته و فرخنده روزگار زین عافیت که پادشه روزگار یافت

3 چون زینهار یافت تن و جان او ز رنج مُلک از حوادث فلکی زینهار یافت

4 چون او گرفت قوّت و شد با قرار دل ملت گرفت قوت و دولت قرار یافت

5 هنگام آنکه ماه سپر گشت بر سپهر گر ماه عمر او ز تَکسُّر غبار یافت

6 زایل شد آن غبار و درخشنده گشت ماه چون از هلال گوش فلک گوشوار یافت

7 در بوستان ملک درخت بقای شاه از عِزّ دولت ابدی برگ و بار یافت

8 خلد برین بدید به دنیا معاینه هرکس که سوی بارگه شاه بار یافت

9 شاه بلند بخت ملک سنجر آن‌که او از بخت هرچه یافت، ملکشاه‌وار یافت

10 شاهی که زیر جوشن و خفتان به روز رزم زور هزار رستم و اسفندیار یافت

11 او را خدای داد به یک حمله صد ظفر حمله هزار بود و ظفر صدهزار یافت

12 چون روزگار منزلت بخت او بدید او را جمال دوده و فخر تبار یافت

13 چون در تبار و دودهٔ او بنگرید بخت خورشید را پیاده و او را سوار یافت

14 هرگز که یافت جز پدر و جدش از ملوک آن نام کاو ز همت و رزم و شکار یافت

15 زیبد که خسروان جهان یاد او خورد کاو را جهان ز جّد و پدر یادگار یافت

16 ای خسروی که هر که نهان تو باز جست از نیکویی نهان تو چون آشکار یافت

17 آن کز چهار طبع سخن گفت در جهان اندر چهار چیز تو آن هر چهار یافت

18 در حِلم و طبع تو صفت خاک و باد دید در جود و خشم تو اثر آب و نار یافت

19 آن کس که غوص کرد و گهر یافت از بِحار طبع تو را به جود فزون از بحار یافت

20 کان را کنار یافت بهرحال و قعر دید وین را نه قعر دید و نه هرگز کنار یافت

21 گُل یافت نیکخواه تو آنجا که خار جُست وانجا که بدسَگال تو گُل جست خار یافت

22 گه پست شد مخالف تو گه بلند شد پستی ز جاه دید و بلندی ز دار یافت

23 هر دشمنی‌ که با تو به صحرا سپر کشید بر خویشتن ز تیر تو صحرا حصار یافت

24 هر کس که یافت در دل دشمن سِنان تو در چشم مور تیزی دندان مار یافت

25 تو حیدری و هرکه ز حکم تو سر کشید در سر به جای مغز همه ذوالفقار یافت

26 شاها ز تندرستی تو طبع روزگار امسال فر و زیب زیادت ز پار یافت

27 پژمرده بود دهر و تهی از نگار و رنگ شد زین نشاط تازه و رنگ و نگار یافت

28 باقی بمانیا که جهان از بقای تو امن تمام و مصلحت بیشمار یافت

29 کار تو باد رونق و ترتیب یافته کز تو زمانه رونق و ترتیب کار یافت

30 قانون افتخار و شرف دولت تو باد کز دولت تو دین شرف و افتخار یافت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر عالم چو بوی عافیت شهریار یافت

شاعر شعر عالم چو بوی عافیت شهریار یافت چه کسی است ؟

شاعر شعر عالم چو بوی عافیت شهریار یافت امیر معزی نیشابوری می باشد.

شعر عالم چو بوی عافیت شهریار یافت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر عالم چو بوی عافیت شهریار یافت چیست ؟

قالب شعر عالم چو بوی عافیت شهریار یافت قصیده است

مضمون اصلی شعر عالم چو بوی عافیت شهریار یافت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ است.
ویدیویی