-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عالم چو مثالی است که در آب نماید یا نقش خیالی است که در خواب نماید
2 یا ظل وجودی است که موجود به جود است همسایه در این سایه به اصحاب نماید
3 هر ذره ز خورشید جمالش که نموده نوری است که در صورت مهتاب نماید
4 خوش جام حبابی است که پر آب حیاتست از غایت لطف است که آن آب نماید
5 یک نقطهٔ اصلی است کتبخانه و فرعش حرفی است که صد فصل ز هر باب نماید
6 ذات است و صفات است که محبوب و محبند این هر دو محبانه به احباب نماید
7 در آینهٔ روشن سید نظری کن تا نور ظهورش به تو از باب نماید