آواز داد اختر از جلال الدین محمد مولوی غزل 305

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

آواز داد اختر بس روشنست امشب

1 آواز داد اختر بس روشنست امشب گفتم ستارگان را مه با منست امشب

2 بررو به بام بالا از بهر الصلا را گل چیدنست امشب می خوردنست امشب

3 تا روز دلبر ما اندر برست چون دل دستش به مهر ما را در گردنست امشب

4 تا روز زنگیان را با روم دار و گیرست تا روز چنگیان را تنتن تنست امشب

5 تا روز ساغر می در گردش است و بخشش تا روز گل به خلوت با سوسنست امشب

6 امشب شراب وصلت بر خاص و عام ریزم شادی آنک ماهت بر روزنست امشب

7 داوودوار ما را آهن چو موم گردد کهن رباست دلبر دل آهنست امشب

8 بگشای دست دل را تا پای عشق کوبد کان زار ترس دیده در مأمنست امشب

9 بر روی چون زر من ای بخت بوسه می‌ده کاین زر گازدیده در معدنست امشب

10 آن کو به مکر و دانش می‌بست راه ما را پالان خر بر او نه کو کودنست امشب

11 شمشیر آبدارش پوسیده است و چوبین وان نیزه درازش چون سوزنست امشب

12 خرگاه عنکبوتست آن قلعه حصینش برگستوان و خودش چون روغنست امشب

13 خاموش کن که طامع الکن بود همیشه با او چه بحث داری کو الکنست امشب

عکس نوشته
کامنت
comment