- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 احمد مرسل گل این کشته زار دشمن او در ره دین کشته زار
2 گلبن درین بلبل معنی سرای ساخته در گلشن اعلی سرای
3 گیسوی او کامده در پاکشان مستی او در دل دریا کشان
4 جور از آن غالیه بر گیسویش کافتد از آن سنبله برگی سویش
5 هر سر مویش شب و شبهای قدر بر زده او بر سر خود پای قدر
6 زین شب مو رشته جان کوتهست روز امید و شب آن کوتهست
7 مست وی از ساغر جان باده خوار خصم وی از خار غم افتاده خوار
8 شد غم او در دل گردون نهان بیشتر از حاصل گردون نه آن
9 طایر جان گشته هم آهنگ او رهزن دین کرده هم آهنگ او
10 کرده حل مشکل ازو انس و جان یافته آب و گل ازو انس و جان